کسی که عمروعاص را به ما نشان داد

فتحی در سریال امام علی قرار بود اول نقش ابوسفیان را بازی کند اما کوتاهی نقش و مرگ ناخوشایند او باعث شد تا میرباقری نقش عمروعاص را به او بدهد. فتحی بعد از گریم، رو به آئینه ایستاد و یک کلمه گفت: «قدیس!» همین یک کلمه، رابطه فتحی با نقش عمروعاص را نشان می دهد.

 

 

عمروعاص در کاخ سبز معاویه، تاجی بر سر می کند و ناگهان با کنیز رومی (آزیتا حاجیان) به اجرای تئاتری می پردازد. تاکید بر شخصیت فرامتنی و متافیزیکی عمروعاص را می توان در دانستن و اجرای تئاتر آنتیگون دید. او خود شیطان است و آینده وعاقبتش را می داند والا یک عرب بادیه نشین را چه به فنون تئاتر.

 

امام علی، اولین سریالی بود که فرهاد اصلانی در آن بازی می کرد. اصلانی 25 ساله، نقش یزید جوان را داشت و عمروعاص می کوشید او را از دست معاویه که مشغول یاد دادن شرعیات بود برهاند: «ابایزید! او به آب انگور مست می شود. نه به می معرفت.» حضور او در کنار مهدی فتحی و بهزاد فراهانی  باعث شد تا انگیزه ای شود تا اصلانی سال ها بعد و در مختارنامه، ابن زیاد را خیره کننده از آب دربیاورد.

 

رویارویی با ابوموسی اشعری (مرحوم عباس امیری) در دومه الجندل. صحنه ای که عمروعاص با کلی تعریف و تمجید، ابوموسی را گول می زد. چاپلوسی و خنده های زیرکانه فتحی در ادای این دیالوگ ها چشم نواز بود : « درود بر پیر کتاب عرب، مرد تسبیح و مصلح دین، اجنه کافر به اسم اعظم می گریزند و ابلیس به اسم ابوموسی، تو با رب، رمی جمره می کنی و ما با ریگ. پرنده عرش کجا و چرنده ارض کجا؟ »

 

عمروعاص در جنگ صفین به میدان می رود و به تبار عربش می نازد. فتحی، چنان فصیح سخن می گوید که این رجز خوانی 10 دقیقه ای نه تنها خسته کننده نیست که هیجان انگیز است: « پدرم، عرب بود. دشداشه می پوشید. دستار به سر می کرد. نان خویش با همسایه تقسیم می کرد حتی المقدور...من عمرو، پسر او. پسر خلف او. پسر شرافت او. خون شرافت او در رگ ها دارم.» رجزی که با واکنش عماریاسر (سعید نیکپور) روبرو می شود.

 

پس گرفتن رودخانه از سپاه کوفه با طبل زنی شبانه! حربه طبل زنی عمروعاص باعث می شود که سپاه کوفه فکر کنند که شامیان در حال جابجا کردن مسیر رودخانه اند و فرار می کنند. صحنه طبالی فتحی آن چنان پر احساس است که چند ثانیه ای در تیتراژ ابتدایی سریال هم دیده می شود.

 

 

بهزاد فراهانی که معاویه سریال امام علی و پارتنر فتحی بود گفته: «من و فتحی قرار گذاشتیم که کم نیاوریم. تحقیقات زیادی بکنیم و روی فن بیان مان کار کنیم تا ماندگار شویم.» حالا بعد از 17 سال، قضاوت با ماست. آیا این دو نقش در  ذهن ما ماندگار شده اند؟

 

 

« به مصاف ذوالفقار آمده ایم.» عمروعاص در جنگ صفین به طور اتفاقی با امام علی روبرو می شود و برای فرار از مرگ چاره ای جز کشف عورت پیدا نمی کند. صحنه فرار و کندن لباس ها، خیلی عجیب است. تلفیق ترس از مرگ، و تحسین هوشمندی عمرو. این صحنه از معدود صحنه های لخت شدن در 34 ساله اخیر تلویزیون ایران است.

 

 

صاحب هتلی در استانبول که با چشمان هیزش دنبال دنیا (آزیتا حاجیان) است. لحن و گویش او در کنار لبخندهای حرض درآرش باعث شد تا برای نقش چرچیل در فیلم «آدم برفی/ داوود میرباقری »، نامزد نقش مکمل مرد  در دومین جشن خانه سینما شود.

 

 

سال 66 ، در 48 سالگی، نقش مفاخر که محتکر بی سواد شکر بود را در «تحفه ها/ابراهیم وحید زاده» بازی کرد. اولین تجربه مهم سینمایی فتحی که او را نامزد سیمرغ نقش اول ششمین جشنواره فیلم فجر کرد تا آغازی طوفانی بر پرده نقره ای داشته باشد. فتحی بعد از تحفه ها در 20 فیلم دیگر بازی کرد.

 

 

پدری که جسد پسرش را به روستا می برد. مراد میرشکار فیلم « دستمزد/مجید جوانمرد » که در شهر، لوطی دوره گرد است، پیشنهاد یعقوب(محمد صالح علا) را برای بردن اجساد قبول می کند. صحنه ای که مراد، پارچه را از روی جسد کنار می زند و نعش پسرش را می بیند. عجیب است. دردی عجیبی از صورت فتحی بالا می رود.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:مهدی فتحی + عمروعاص + سریال, ] [ 7:32 ] [ رضا ملک زاده ]
[ ]